Web Analytics Made Easy - Statcounter

نگاهی طنز آمیز، شوخی گونه و متفاوت به شخصیت، استعداد و حرف های همکارانمان در بخش های مختلف وبسایت طرفداری کرده ایم. گاه آن ها را به چالش کشیده ایم و گاه برایشان ایستاده و کلاه از سر برداشته ایم. اینجا، مثل سیاست های خود وبسایت طرفداری، افراد را جور دیگر دیده ایم؛ اینجا صندلی داغ طرفداری است.

اختصاصی طرفداری- در قسمت ششم از سری سوم صندلی داغ رفتیم سراغ یکی از همکارانمون که کاربرا خیلی بهش علاقه دارند ( از بخش کاربرا می گن که دم در وایسم :)  ) علیرضا نجاتی یکی از اعضای فعال طرفداری هست و از اون یوونتوسی های تیر که اگر یک دونه "و" از یوونتوس جابمونه حسابی عصبانی می شه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تو برخورد اول باهاش از غوغای درونش هیچی حس نمی کنید و فکر نمی کنید چقدر می تونه شلوغ بکنه :). در زمینه کاریشم خیلی حرفه ای انصافا. من خودم گزارش بازی هاشو خیلی دوست دارم چون خیلی کامل می نویسه و دقیق.

از وقتی هم که مسئولی بخش کاربرا شد، علاقه همه بهش دو برابر شد چون کسی نمی تونه بهش چپ بگه. اگه بگه، یهو دستش می ره روی دکمه تعلیق ( اصلا منظورم سیاسی اینا نیستا فقط ورزشی ). به نظرم بریم سراغ خودش چون خیلی چیزا برای گفتن داره. آهان اینم راستی بگم، علیرضا اصلا منو اذیت نکرد سر مصاحبه؛ راحت خودش اومد نشست روی صندلیمون و همه چیو گفت. دیگه یواش یواش مجبور شدم، بگم ما مسافریم که بره :)))) (مزاح ادیتور)

علی جان ما سر و پا گوشیم، بفرمایید:

حقیقتش قرار بود من فروردین 95 در صندلی داغ شرکت کنم. طبیعتا قدیمی تر ها جلوتر از من بودن و روز دوازدهم به علی امیری فر، مسئول صندلی داغ اون زمان گفتم که من هم میخوام شرکت کنم، گفت حالش رو ندارم، ایشالا سری بعد ( آقای امیری فر من سانسور نمی کنم چیزیو :)) ). بعد از سه سال، سری بعد رسیده و ما در خدمتیم. خودم فکر می کنم که صندلی داغ من با توجه به این که اکثر کاربران من رو به واسطه فعالیت های زیادم در سایت می شناسند، از جنجالی ترین قسمت ها باشه ( این نگاهت خیلی کریس رونالدویی بود :) ).

از اول اگر بخوایم شروع کنیم، باید بگم که متولد و ساکن تهرانم. در دانشگاه، مترجمی زبان انگلیسی می خونم و تا حدودی با ایتالیایی آشنا هستم. در واقع، رشته تحصیلی من با کارم مرتبط هست. ترجمه کردن مقاله، کتاب خوندن، موزیک گوش کردن، ورزش کردن و در نهایت فوتبال و یوونتوس رو خیلی دوست دارم. لینکین پارک گروه موسیقی و امینم خواننده مورد علاقه خارجی من هستند. محسن چاوشی هم محبوب ترین خوانندهِ مجاز داخلی منه ( باور کنید غیر مجاز نگفت اصلا که من بخوام سانسور کنم ). ادبیات روسیه رو خیلی دوست دارم، بهترین رمانی هم که اخیرا خوندم، کتابی به نام داستانِ همیشگی اثر ایوان گانچاروف بوده. این کتاب خیلی کم یابه ولی با این وجود، خوندنش رو توصیه می کنم.

علی جان چه ورزش هایی می کنی منظورم این که حرفه ای ورزش می کنی؟

حرفه ای که نه. فوتبال، شنا و پینگ پنگ گهگاهی. اگر شطرنج رو هم ورزش حساب کنیم، تو اون بد نبودم. وقتی ابتدایی بودم تونستم نفر سوم استان تهران بشم ولی خب مدت هاست که بازی نکردم و خیلی از تکنیک ها یادم رفته.

5 تا کتاب که نظرت دیگه رو دستشون تو تاریخ نمیاد بهمون بگو، شاید سرانه مطالعه مون به 35 ثانیه رسید؟

از بین کتاب هایی که خوندم، کیمیاگر از پائولو کوئیلو، ماری از ولادیمیر نابوکوف، جنایت و مکافات از فئودور داستایوفسکی، مزرعه حیوانات و 1984 از جورج اورول رو خیلی دوست داشتم. ( به به )

 

علیرضا و زندگی شخصیش

مثل خیلی از پسرها، من از اون اول عاشق فوتبال بازی کردن و فوتبال دیدن بودم. قدیما هر هفته بازی های حساس سری آ، شب ها از شبکه سه پخش می شد. در سن 6 سالگی، یک شب مسابقه فوتبالی از تلویزیون پخش می شد و پدرم بازی رو تماشا می کرد، بازی یک تیم سیاه و سفید پوش بود. تیم سیاه و سفید پوش، یه بازیکن مو طلایی داشت که شوت های محکمی هم می زد. از اون بازیکن مو طلایی خوشم اومد و پدرم رو سوال پیچ کردم. پدرم به من یوونتوس، پاول ندود، جانلوییجی بوفون و الساندرو دل پیرو رو معرفی کرد و گفت که یوونتوس از قوی ترین تیم های دنیاست. من هم که از اون بازیکن موطلایی و رنگ پیراهن یوونتوس خوشم اومده بود، تصمیم گرفتم طرفدار این تیم بشم.

 

پدرم روزنامه ورزشی هم می خوند و من هم اون ها رو می خوندم. با تیم ملی ایتالیا هم آشنا شدم و چون یوونتوس، ایتالیایی بود در مورد طرفداری از تیم ملی ایتالیا هم شک نکردم. بهترین خاطره فوتبالی من هم مربوط به قهرمانی ایتالیا در جام جهانی 2006 ه و البته بازی آلمان-ایتالیاست. گزارش عادل فردوسی پور در اون بازی و البته فریادهای (گل دی گروووووسوو) کارلو زامپا که بعدا شنیدم، واقعا یکی از بهترین خاطرات زندگیمه. کلا بازی های آلمان-ایتالیا برای من حس خیلی خاصی داشته، اون بازی یورو 2012 هم طوری با گل های بالوتلی فریاد می زدم که پدرم به قصد ضرب و شتم وارد اتاق شد :)) حتی بازی یورو 2016 هم خیلی برام خاطره انگیز و البته تراژیک شد. در دوران مدرسه، اطلاعات فوتبالی من همیشه از همه بچه ها بیشتر بود ( مهدی آزادی ورژن ایتالیایی :))) ). تفریح من، فوتبال بازی کردن و فوتبال دیدن بود چون به من لذتی واقعی می داد. وقتی بچه ها نبودن یا این که زمستون بود، عادت داشتم تو خونه تنهایی با توپ بادی فوتبال بازی کنم اما خب به دلیل این که با شوت زدن، وسایل خونه رو نابود می کردم، مادرم توپ هام رو پاره می کرد ( اینو واقعا درک می کنم یعنی چی ). اما من از رو نمی رفتم، با پارچه یا جوراب توپ درست می کردم و فوتبال بازی می کردم. غیر از فوتبال دیدن و فوتبال بازی کردن، کارت بازی با عکس فوتبالیست ها و روزنامه خوندن رو خیلی دوست داشتم. اما چیزی که بیشتر از همه چیز حال می داد، PES زدن با بچه ها تو کلوپ بود.

گل خاطره انگیز فابیو گروسو به آلمان؛ ایتالیا 2-0 آلمان در جام جهانی 2006 (گزارش دیوانه کننده کارلو زامپا)

گذشت و گذشت، تا این که استفاده از اینترنت، همه جا فراگیر شد و خوراکم این بود که اخبار نقل و انتقالات فوتبال رو در سایت های داخلی و خارجی بخونم. وقتی بچه بودم، اخبار نقل و انتقالات رو از اخبارِ ساعت 18:45 شبکه سه گوش می کردم اما خب از اعتبار خبرها کم تر شد و بعدا موقع فوتبال دیدن، از دیدن یک بازیکن تو یه تیم دیگه تعجب می کردم چون نمی دونستم که به این تیم رفته. این دلیلی بود که باعث شد من فوتبال رو با تمام جزییات دنبال کنم ( الانم نگم براتون که اصلا تو بخش نقل و انتقالاتی طرفداری رو دست نداره ). از همون ابتدای طرفداری، من مخاطب و همراه سایت بودم. شاید قدیمی های سایت، اون قالب زرد رنگ سایت رو یادشون باشه اما قبل از اون هم یک قالب طوسی رنگ داشت سایت و من از همون موقع، دنبال کننده طرفداری بودم. در واقع با دنبال کردن اخبار نقل و انتقالاتی به طرفداری کشیده شدم. شهروز حدادیان حوالی سال 91 و 92، در فصل های نقل و انتقالات، هرروز اخبار نقل و انتقالات سری آ رو منتشر می کرد و تصمیم گرفتم اکانت بسازم و بیام زیر هر خبری، نظرم رو اعلام کنم. بعضی از نظرات قدیمی م واقعا خنده داره. دو سال پیش تو دفتر خواستم پاکشون کنم همه رو که آرمین جنت خواه دید گفت داری چیکار می کنی. گفتم کامنتامو پاک می کنم. گفت پاک نکن بابا اینا گنجینه های سایته :)) چیزی که طرفداری رو از سایت گل فارسی و بین الملل برای من متمایز می کرد، همین قابلیت کامنت دادن و داشتن پروفایل بود. بعدا با تغییرات فنی، کاربران می تونستن پست هم منتشر کنند. از اون زمان تا سال اول نویسندگی ام، من با موبایل سایت رو دنبال می کردم! یک سری کامپیوترم به مشکل خورده بود و سری بعد هم وقتی برای وای فای اقدام کردم، پاسخ این طور اومد که در منطقه شما خط نداریم و ظرفیت تکمیله که در نهایت این مشکل حل شد.

قبل از اینکه بریم سراغ ماجراهات تو سایت، از یوونتوست بهمون بگو، سر این کامبک آخر، گویا برای یک فرد خاصی تو سایت!!! زیاد کری خوندی؟

کاربران که هیچ، اما تو تیم تحریریه، فقط پنج نفر به کامبک یوونتوس ایمان داشتند: من، میلاد گودرزی، محمد محمدخانی، شهروز حدادیان و حسین خسروی. نوید معصومی یوونتوسیه ولی تا نیم ساعت قبل شروع بازی آیه یاس می خوند که ما با الگری هیچی نمیشیم که البته نیم ساعت مونده به بازی توبه کرد :)) مهدی آزادی با این که بارساییه، سر اعتقاد عجیبش به سیمئونه می گفت شانس یوونتوس نیم درصده. اشتباه کردم که شرط سنگینی نبستم باهاش ولی درس عبرت شد واسش که کری الکی نخونه :))

علیرضا و طرفداری

جو طرفداری واقعا صمیمی بود و رفقای زیادی پیدا کردم. رفقایی که بعضی ها هنوز هستند و من رو از اون اول می شناسند. عادت داشتم کل کل کنم، اما خب هیچ وقت توهین نمی کردم و بالطبع اکانتم هرگز مسدود نشد ( من باور می کنم ). طرفداری، یک سری عقاید من مربوط به فوتبال رو تغییر داد. قبل از طرفداری، از تیمی متنفر نبودم. البته از اینتر خوشم نمی اومد چون خاصیت یوونتوسی بودنه ( از بخش مدیریت باز دارن سیگنال هایی می دن، نه آقا اشتباه لپی بوده، علیرضا فقط طرفدار اینتر نیست:))  ). اما در طرفداری، از اون اول تا الان، در هر برهه از یک تیم متنفر شدم و بعد نسبت به اون ها بی تفاوت شدم. دلیل این امر، رفتار هوادارانه. هوادارای که مدام تنفر پراکنی کنه، قاعدتا دید ما رو نسبت به تیمی که هواداراش هست رو هم تغییر می ده. شاید خیلی ها از این نظر شبیه من باشن یعنی به تیمی حسی نداشته باشند اما فعالیت یک عده نخاله، باعث متنفرشدن اون ها از یک تیم خاص بشه. فعالیت من در سایت به عنوان گذشت تا این که یک سری یادداشت در مورد سری آ در بخش کاربران نوشتم و چند تا از اون ها، در صفحه اصلی سایت منتشر شد. مشهورترینش، یادداشت به مناسبت تولد پاول ندود بود که رفقا از من خواستند بنویس. جرقه فعالیت به عنوان نویسنده از اون جا در ذهنم زده شد.

زبان بلد بودم و اطلاعات فوتبالی ام در سطح بالایی بود. تصمیمم رو گرفته بودم. اون زمان محمد محمدخانی مسئول بخش کاربران بود و با کاربران ارتباط داشت. آقا ما کچلش کردیم خلاصه، 4-5 بار درخواست دادم و بالاخره قبول کرد چون خودش هم تمایل داشت یک نفر بیاد به بخش ایتالیا کمک کنه. روزی که تو تلگرام با من ارتباط گرفت، توضیحات رو داد، گفت نوار ابزار (خواسته بزرگ خیلی از کاربران) این طوری کار می کنه. گفتم چی می گی، من که چیزی نمی بینم. گفت با موبایلی؟ گفتم آره. گفت متاسفانه ما الان نمی تونیم همکاری کنیم. تو دانشگاه وقتی سیستم گیرت اومد، بیا خبر بذار، من دسترسی آزمایشی ات رو نمی گیرم. من خواهش کردم که بذاره با موبایل خبر بنویسم. متقاعدش کردم و بعد از دو، سه ماه کار با محمد محمدخانی و بعد شهروز حدادیان و مهیار میرزاپور، به تیم اصلی تحریریه اضافه شدم. تا یورو 2016 به خاطر مشکلات سیستمم، مجبور بودم با موبایل خبر بنویسم و هزار خبر از 9 هزار خبری که کار کردم با موبایل بوده و به هر کس از کادر سایت این رو گفتم، خیلی سخت باور کرده ( برای اینکه بدونید چقدر سخت، فقط یه پاراگراف کامنت بنویسید با موبایلتون ). حالا حدود چهار سال از فعالیت من به عنوان نویسنده در طرفداری می گذره. همیشه سعی می کنم اخبار رو در سریع ترین زمان ممکن منتشر کنم اما بعضی اوقات سریع بودن دقت رو کاهش میده و گاهی سن بازیکنان رو شده یکی دو سال بالا و پایین نوشتم. در این مورد فقط به حافظه ام رجوع می کنم و کم پیش میاد سرچ بزنم.

عکس اولین خبری که در سایت کار کردم. فیلیپه ملو آخه؟ نگفتم صبر کنم کارمو با یه خبر از یوونتوس شروع کنم :))

آقای نجاتی و بخش کاربرانش !!! 

دو سال پیش، با رفتن حامد چشم براه به خدمت سربازی، چون من از فعال ترین اعضای  کادر سایت بودم و با کاربران آشنایی داشتم، به عنوان مسئول بخش کاربران انتخاب شدم. اوایل چون حامد کمکم می کرد، اوضاع آسون تر بود. اما خب رفته رفته اوضاع سخت تر شد تا این که تیر ماه بنا به توصیه سردبیر سایت به دلیل جلوگیری از خستگی و البته خستگی ای که واقعا خودم حس می کردم، تصمیم گرفتم این مسئولیت مهم رو به سامان خدایی، که خودش کمک من در زمان مسئولیت بود، بسپرم. دلیل خستگی این بود که من یک نفره باید همه کارهای مرتبط به بخش کاربران رو کنترل می کردم. از نظارت بر ستون کاربران، رسیدگی به تخلفات، چک کردن ایمیل ها، تایید اکانت های ثبت نامی و پین کردن پست ها گرفته تا فعالیت در تحریریه! با 5-6 مسئولیت سنگین، پس درک این که من گاهی اوقات عصبانی می شدم، نباید خیلی سخت باشه. اگر چه هنوز هم من پشت پرده، سامان رو کمک می کنم و مسئول پشتیبانی ایمیل ها هستم.

روزهایی بود که 18 ساعت باید بدون وقفه، پای بخش کاربران می نشستم ( علیرضا یه چیزی نوشته بود که مجبور شدم حذفش کنم اما گویا گفته بود دی ماه 96 روزی 18 ساعت پای کار بوده، چیز منظورم پای سایت )  و اون روزها، سخت ترین دوران کار من بود. البته داشتن این مسئولیت، به دلیل حجم فحش ها و تهمت هایی که آدم تو طول روز می خوره، باعث فرسوده شدن اعصاب میشه و دلیل عصبانیت من در تابستان، همین فرسودگی بود. بارها با باز کردن پروفایل و ایمیل، دوستان از خجالت ما در اومدند و البته تهدید به مرگ هم شدم چندین بار ( یا امضات پای قرارداد یا مغزت نه چیز اشتباه شد یعنی بلاک نکن دیگه ). طرف تهدید کرده بود که تو راه دفتر، با چاقو می زنیمت ( :||||||| از همین تریبون چهارگوشه لپتاپ می بوسم و شما رو تنها می ذارم ). فکر می کنم محمد محمدخانی هم یک بار همچین تهدیدی شده بود. از عملکرد خودم در بخش کاربران، نسبتا راضی ام. تنها اشتباهی که داشتم این بود که اواخر، کنترل استقلالی ها و پرسپولیسی ها کمی سخت شد اما بهمن ماه با یک روش جدید، اوضاع رو کاملا کنترل کردیم. چیزی که در مورد بخش کاربران من رو آزار می داد، این بود که طرف کاربر خیلی مشهوری نبود و در یک پست توهینی انجام می داد. بعد از سپری کردن مدت تعلیق پست می زد که من بی دلیل تعلیق شدم و بی عدالتی انجام شده. قاعدتا کاربران هم باور می کردند و این طور جو علیه من و باقی کادر سایت ایجاد می شد. مدتی هم تهمت می زدند که تو به خاطر استقلالی/پرسپولیسی بودن، هوای استقلالی/پرسپولیسی ها رو داری. دیگه مجبور شدم چندین مرتبه قسم بخورم تا باور کنن من طرفدار تیمی در ایران نیستم. خیلی وقت ها از پاک کردن پست های خاصی ناراحت می شدم اما دستم بسته بود و مجبور بودم به وظیفه م عمل کنم. این پست ها معمولا آهنگ هایی از یه سری خواننده بودند که بنا به درخواست فیلترینگ، مجبور به حذف اون ها بودیم.

یه چند موردی هم علیرضا از خبرات برامون بگه، نمی دونم از خبرای خوبت یا تلخت، این موردا؟ 

خبر در سایت خیلی کار کردم و خیلی از اخبارم هم اهمیت خیلی زیادی داشته از گزارش فینال جام جهانی 2018 و قرعه کشی های لیگ قهرمانان گرفته تا گزارش ددلاین نقل و انتقالات و خبرهای خیلی جنجالی که بازدیدشون از 20 هزار هم گذشته. حقیقتا خیلی از اخبار مهمم رو الان حضور ذهن ندارم، خودم بخوام انتخاب کنم، مهم ترین خبرم رو مرگ ناگهانی داویده آستوری انتخاب می کنم. یادمه من اولین نفری در رسانه های فارسی زبان بودم که این خبر رو منتشر کردم. بهترین گزارشم هم همین گزارش یوونتوس 3-0 اتلتیکو مادرید انتخاب می کنم چون واقعا این برد، من رو مفتخر کرد. تلخ؟ نمیشه گفت خیلی تلخ ولی اخساسی ترین خبری که کار کردم، گزارش تصویری خداحافظی جانلوییجی بوفون بود. واقعا اون روز احساساتی شدم.

 

ویترین کاربران هم برام خیلی ارزشمند بود و یک هفته بدون وقفه تلاش کردم تا اون رو تکمیل کنم. متاسفانه حسش نیست آپدیتش کنم چون زحمت خیلی زیادی می بره و این که دیگه سرنخی در دستم نیست که بدونم چه پست های خوبی کار شده. وقتی من مسئول کاربران بودم و پست های خوب کاربران رو پین می کردم، جمله معروف "پین شد تا فلان" علامتی بود تا بتونم پست های خوب رو از تب دیدگاهم باز کنم و پیدا کنم اما سامان خدایی، چنین کاری نکرد و قاعدتا امکان پیدا کردن خیلی از پست های خوب کاربران برای تشکیل ویترین جدید نیست. البته برای سامان بد نشد چون سوژه نشد هیچ وقت از این بابت. در مورد یادداشت، باید بگم که تعداد یادداشت ها و مقالاتم خیلی نیست اما یادداشتی که بیش از همه دوستش داشتم، این بود: داستان تیم های بزرگ؛ چگونه تاریخ، نسل طلایی یوگوسلاوی را شکست داد؟

آقای نجاتی سخن آخر رو هم بفرمایید

حضور در طرفداری، واقعا افتخار بزرگی برای من هست، جایی که توش خیلی چیزها یاد گرفتم و مثل خانواده دوم من می مونه. از اون اول همراه طرفداری بودم و الان که اینا رو می نویسم، رتبه 16 سایت ها در ایران هستیم. یادمه چند سال پیش وقتی که تازه ام باپه مطرح شده بود، آرمین جنت خواه به من گفته بود تو مثل ام باپه طرفداری می مونی :)) (البته چند سالی از ام باپه بزرگ ترم، از نظر آینده دار بودن گفته بود). امیدوارم بتونم پیشرفت زیادی داشته باشم و در کنار سایر همکاران بتونیم طرفداری رو به اوج موفقیت برسونیم. 

منبع: طرفداری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۴۹۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهارده تغییر مدیریتی استقلال در یک دهه

به گزارش "ورزش سه"، علی خطیر به صورت ناگهانی و شبانه، از سمت خود در استقلال برکنار شد تا اتفاقی که از مدت ها پیش نیز قابل حدس بود، به وقوع بپیوندد. مدیرعامل آبی ها که از همان روزهای ابتدایی نشستن روی صندلی ریاست باشگاه با سرمربی تیم وارد چالش های شدید و بی پایان شده بود، با امضای سه عضو هیئت مدیره باشگاه، سمت مهمش را از دست داد.

این اتفاق در شرایطی رخ داد که پس از روی کار آمدن هلدینگ خلیج فارس و خریداری 85 درصد از سهام استقلال، شایعاتی پیرامون تغییرات مدیریتی در باشگاه به گوش می رسید ولی شاید اغلب علاقه مندان به فوتبال تصور می کردند که این اتفاقات در پایان فصل رخ دهد اما شب گذشته و به یکباره، خبر برکناری علی خطیر رسانه ای شد.

با کنار رفتن علی خطیر، هیئت مدیره استقلال در مقطع فعلی تصمیم گرفته است تا سکان مدیریت باشگاه را در اختیار فرشید سمیعی قرار دهد. نائب رئیس هیئت مدیره استقلال که از زمان مصطفی آجورلو و به عنوان مسئول حقوقی آبی ها وارد باشگاه شد و پس از آن نیز توانسته است که حضور خود در جمع مدیران باشگاه را حفظ کند.

خطیر که تیر ماه سال قبل به سمت مدیرعاملی باشگاه منصوب شد، اواسط اردیبهشت ماه به کار خود پایان داد. چنانچه به 10 سال اخیر و تغییرات مدیریتی در باشگاه نگاهی بیندازیم، مشخص می شود که با چهارده بار جابجایی مدیرعاملان در استقلال، دوازده فرد مختلف روی صندلی ریاست باشگاه نشسته اند.

علی فتح الله زاده که از خرداد 89 به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شده بود، در اردیبهشت 1393 از این سمت کنار رفت. او با بیان اینکه خوشحال است فرد بزرگی مثل بهرام افشارزاده مدیرعامل این باشگاه شده است گفته بود: «نگران بودم که ایشان این سمت را قبول نکنند که خدا را شکر پذیرفتند و امیدوارم در کارشان موفق باشند.»

بهرام افشارزاده نیز دو سال و سه ماه صندلی ریاست استقلال را در اختیار داشت. در مرداد 1395 بود که او با حکم وزارت ورزش از سمتش برکنار شد. پس از او، رضا حسنی خو به این سمت منصوب شد که دوران مدیریت او فقط سه روز به طول انجامید و او با انتشار نامه ای، از قبول ریاست باشگاه خودداری کرد. حسنی خو دلیل تصمیمش را وجود افراد کارآمدتر برای این پست عنوان کرده بود.

در ادامه این رضا افتخاری بود که یک سال و یازده ماه به عنوان مدیرعامل استقلال مشغول فعالیت بود. پس از جنجال های پیرامون جدایی مامه تیام و سرور جپاروف، او هم مجبور به استعفا شد. افتخاری گفته بود: مشكل جسمی دلیل استعفای من نبود بلكه به دلیل نسبت دادن كم كاری مجبور به استعفا شدم.

پنجمین مدیرعامل استقلال از اردیبهشت 93 به بعد، امیرحسین فتحی بود. اخراج وینفرد شفر، نخستین تجربه مربیگری فرهاد مجیدی و آمدن و رفتن استراماچونی، همگی مهمترین رویدادها و اتفاقات دوران مدیریت او بود. 19 آذر ماه 98 مازیار ناظمی، سخنگوی وقت وزارت ورزش و جوانان درباره اینکه آیا امیرحسین فتحی از مدیریت استقلال استعفا کرده، گفت: ایشان استعفای خود را اعلام کرده است.

پس از فتحی، صندلی ریاست باشگاه استقلال به یک چهره جنجالی رسید. اسماعیل خلیل زاده که عضو هیئت مدیره آبی ها بود، 15 ماه مدیرعامل باشگاه بود. مدیری که مأمور بازگشت استراماچونی به ایران شد ولی هرگز در این امر موفق نبود و در نهایت نیز فرهاد مجیدی را به عنوان جانشین سرمربی ایتالیایی معرفی کرد. خلیل زاده پس از جنجال های فراوان، مشکلات شخصی و برخی مسائل دیگر، از سمت خود استعفا داد.

هفتمین تغییر مدیریتی در استقلال، بازگشت یک چهره آشنا بود. علی فتح الله زاده که یکی از اعضای هیئت مدیره بود، جانشین خلیل زاده شد ولی پس از ابتلا به کرونا و بهانه هایی مبنی بر فراهم نبودن زمینه ها، یک ماه بعد از سمت خود کناره گیری کرد تا صندلی لرزان مدیریت به احمد سعادتمند برسد.

این مدیر پرحاشیه نیز که طرح های اقتصادی خبرسازی مانند پفک آبی را مطرح کرد، با فرهاد مجیدی وارد اختلافات جدی شد و پس از شکست استقلال در فینال جام حذفی، از تلاش هایش برای بازگشت استراماچونی خبر داد اما عمر مدیریت او کم بود و خیلی زود با انتشار نامه ای از سوی هیئت مدیره باشگاه استقلال، از سمتش برکنار شد.

نهمین مدیر استقلال از اردیبهشت 93 به بعد، یک چهره جنجالی دیگر بود. احمد مددی که مخالفان زیادی میان هواداران داشت و رابطه اش با فرهاد مجیدی نیز شکراب شده بود، از سمت خود کناره گیری کرد. او در مهر ماه 99 آمد و پس از اعتراضات شدید به مدیریت، هواداران باشگاه استقلال در محل وزارت ورزش و جوانان تجمع کرده و خواستار برکناری احمدی از سمت مدیرعاملی استقلال شدند. پس از این تجمع، احمد مددی به ساختمان خیابان سئول رفت و جلسه‌ای را با معاون وزیر ورزش و جوانان برگزار و ساعاتی پس از این نشست، مددی از سمت مدیرعاملی استقلال استعفا کرد.

پس از آن، صندلی ریاست استقلال به یک نام آشنا رسید. مصطفی آجورلو به عنوان مدیرعامل آبی ها معرفی شد و این تیم توانست در نهایت قهرمان لیگ برتر شود. با جدایی مجیدی، مدیریت استقلال تصمیم گرفت تا ساپینتو را به عنوان جانشین سرمربی تیم قهرمان معرفی کند اما در نهایت نیز آجورلو در 23 مهر 1401 برکنار شد.

یکی از خبرگزاری های رسمی در آن زمان نوشت آجورلو به این دلیل از سمت خود در این باشگاه برکنار شده که همه تصمیمات را به صورت شخصی و بدون هماهنگی با هیئت مدیره باشگاه استقلال اتخاذ می‌کرد؛ اتفاقی که باعث دلخوری تعدادی از اعضای هیئت مدیره این باشگاه شد و در نهایت هم برکناری آجورلو را به دنبال داشت.

یازدهمین تغییر مدیریتی، بازگشت چندباره یک چهره آشنا و امتحان پس داده بود که در نهایت و مطابق پیش بینی ها، خیلی زود از سمتش کنار رفت. علی فتح الله زاده که جانشین آجورلو شده بود، در طول 6 ماه حضور در باشگاه استقلال، در بخش درآمدزایی ناتوان بود و به دلیل عدم پرداخت مطالبات استراماچونی و حذف استقلال از لیگ قهرمانان، مجبور به استعفا شد.

دوازدهمین تغییر مدیریتی استقلال، آمدن حجت کریمی بود. او توانست با دریافت وام از بانک شهر، طلب استراماچونی را پرداخت کند اما جنجال ها و اختلافات میان او و ساپینتو، منجر به از دست رفتن قهرمانی در هر دو جام شد. پس از آن، کریمی با طی کردن یک بازه زمانی طولانی و فرسایشی، توانست مجوز حضور جواد نکونام در استقلال را دریافت کند اما بلندپروازی های او برای جذب علیرضا بیرانوند و شکست بزرگ نقل و انتقالاتی سبب شد تا او هم تن به استعفا بدهد.

و بالاخره سیزدهمین مدیر استقلال از اردیبهشت 93 تاکنون، علی خطیر بود که همه در جریان ریز و درشت اتفاقات رخ داده در دوره مدیریتی وی هستیم. حالا و در شرایطی که فرشید سمیعی به عنوان سرپرست مدیرعاملی استقلال منصوب شده که او چهاردهمین مدیر استقلال در 10 سال گذشته است. باید دید که آیا حکم موقت سمیعی قطعی خواهد شد یا اینکه نفر پانزدهم روی صندلی ریاست باشگاه خواهد نشست.

دیگر خبرها

  • طرفداری از استقلال به پشت‌بام خانه‌ها رسید (عکس)
  • چهارده تغییر مدیریتی استقلال در یک دهه
  • کیلیان ام باپه و گرفتن عکس و امضا دادن به هواداران پاری سن ژرمن پس از بازی با دورتموند / فیلم
  • مهارت‌های باورنکردنی در دنیای فوتبال؛ از رونالدو و مسی تا نیمار و ام باپه / فیلم
  • سقوط ام باپه مقابل دیوار زرد؛ محکوم به بازگشت
  • عکس | غریق نجاتی که به سمت شما پرواز می کند
  • انتخاب آلفونسو دیویس بین ام باپه و هالند / فیلم
  • با وینیسیوس، در آستانه صعود به فینال
  • دستگیری ۸ نفر از متخلفان محیط زیستی در اقلید
  • غریق‌نجاتی که به سمت شما پرواز می‌کند